کد خبر: ۵۲۵۳۰۲
زمان انتشار: ۱۲:۲۲     ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲
هامون از همیشه تشنه تر است؛
تالاب هامون از همیشه تشنه تر است و لب هایش به آب تَر نشده، هامون اما همیشه بی‌آب نبوده و اختصاص حقابه به آن، از سال1351 و با یک توافق بین‌المللی رسمیت یافته، بااین‌حال همسایه شرقی به اجرای این توافق پایبند نبوده و همچنان بدعهدی به جای خود باقی مانده است.

به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری 598، تالاب هامون از همیشه تشنه تر است و لب هایش به آب تَر نشده، هامون اما همیشه بی‌آب نبوده و اختصاص حقابه به آن، از سال۱۳۵۱ و با یک توافق بین‌المللی رسمیت یافته، بااین‌حال همسایه شرقی به اجرای این توافق پایبند نبوده و همچنان بدعهدی به جای خود باقی مانده است. این معاهده‌ طی هفته‌های اخیر بار دیگر نامش بر سر زبان‌ها افتاده تا شاید حیات دوباره به هامون برگردد. با جدی‌تر‌شدن تهدید ناشی از کمبود آب در سیستان‌وبلوچستان و وابستگی زیاد مردم این استان به تالاب هامون، رئیس دولت درباره حقابه هیرمند به حاکمان افغانستان اخطار داده و گفته است: اگر کارشناسان ما کمبود آب را تأیید کنند حرفی نداریم وگرنه اجازه نخواهیم داد حق مردم ما تضییع شود.  

پیش تر مسئولان ابراز امیدواری کرده بودند که «طالبان پایبندی‌اش به حقابه ایران را اعلام کرده است.» اما این اظهارات تا کنون، دستاورد ملموسی برای مردم سیستان و بلوچستان به ارمغان نیاورده و طالبان با پیروی از سیاست دولت‌های قبل، از رعایت حقابه امتناع کرده و مسیر رودخانه هیرمند را به سمت «گودزره» منحرف و با جلوگیری از ورود آب به هامون و عدم تخصیص حقابه از هیرمند، این دریاچه را به کانون بزرگ تولید ریزگرد تبدیل کرده است. افغانستان نخستین گام در مدیریت منابع آب را سدسازی می‌داند و به حفر چاه‌های عمیق بدون داشتن پشتوانه پژوهشی روی آورده و در چنین شرایطی است که همه توان خود را به بهره‌کشی از آب هیرمند معطوف کرده و حالا اختلافات ایران و افغانستان بر سر حقابه در حال تبدیل شدن به معضلی جدی در روابط دو کشور است. 

جبار  وطن فدا، مدیرکل دفتر رودخانه‌های مرزی وزارت نیرو با انتقاد از دوگانگی طالبان در رفتار و عمل می گوید: با وجود اینکه تصاویر ماهواره‌ای نشانگر وجود ذخایر مناسب برف در کوه‌های مشرف به رودخانه هیرمند است، طرف مقابل از رهاسازی حقابه متعارف ایران سر باز می‌زند.  اخیراحسن کاظمی قمی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در افغانستان هم عنوان کرده طالبان بر پایبندی به تعهدات خود طبق معاهده تأکید دارد، اما در عمل، تعهدات ناشی از معاهده را اجرا نکرده و سال گذشته در چند نوبت رهاسازی آبی که صورت گرفت، یک فاصله و شکاف عمیقی داشت بین آن عددی که در معاهده آمده و آن چیزی که انجام شده است.
 

براساس معاهده ایران و افغانستان برای تقسیم آب رودخانه هیرمند که سال ۱۳۵۱ بین حکومت‌های وقت دو کشور امضا شد، حقابه ایران سالانه ۸۲۰ میلیون مترمکعب است که به گفته کاظمی قمی، سال گذشته بر خلاف اظهار پایبندی مقامات طالبان، میزان آبی که از افغانستان وارد خاک کشور ما شد، حدود ۲۷ میلیون مترمکعب بود.   رهاورد بیش از دو دهه خشکسالی در سیستان و عهدشکنی افغانستان به این معاهده بین المللی، کم‌آبی و بیکاری برای مردمانی است که تنها شغل آن‌ها کشاورزی، صیادی و دامپروری است.
 

از این رو، رئیس جمهور برای رسیدگی به وضعیت مردم سیستان و بلوچستان از جمله مسئله حقابه تالاب‌های بین‌المللی هامون و رودخانه هیرمند دستوراتی صادر کرد، اما از آنجایی که در مورد مسائلی چون آب فقط با صدور دستور و تأکید بر حقابه نمی‌توان مشکل خشکسالی و بی‌آبی را برطرف کرد، رئیس جمهور روز پنج‌شنبه به سیستان و بلوچستان سفر و با مقامات طالبان اتمام حجت کرد. ابراهیم رئیسی، خطاب به طالبان گفت: «من دارم اخطار می‌کنم به حاکمان افغانستان که حق مردم سیستان و بلوچستان را سریعا بدهید. حاکمان افغانستان این حرف بنده را بسیار جدی بگیرند و بعدا گلایه نکنند که به ما گفته نشد.»

رئیسی افزود: «کارشناسان ایرانی باید از سدی [کجکی] که گفته می‎‌شود آب به اندازه کافی در آن وجود ندارد، بازدید کنند تا روشن شود وضعیت سد چگونه است. اگر آب نبود، ما هم حرفی نداریم.»

حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه هم در نشستی که به منظور «تسریع در روند پیگیری حقابه ایران از هیرمند» در سیستان و بلوچستان برگزار شد، از طالبان خواست تا دیر نشده، دریچه‌های سد کجکی را باز کنند: «آقای رئیس‌جمهور   تأکید کرده است که در جریان تعاملات با طرف افغانستانی برای حل مشکل حقابه مردم، از هر ابزاری استفاده کنیم.»

امیرعبداللهیان پیش از حضور در نشست یادشده، در تماسی تلفنی با امیرخان متقی، وزیر خارجه طالبان، در این مورد صحبت و تأکید کرد: «رهاسازی آب از سوی افغانستان و تأمین حقابه ایران به صورت عملی مطالبه جدی جمهوری اسلامی ایران است و این امر در مناسبات فی‌مابین تأثیر دارد.»

اما دفتر نخست‌وزیری طالبان، در واکنش به این اظهارات، همان ادعاهای همیشگی را تکرار و گفته است: به‌دلیل خشکسالی آب کافی در رودخانه هیرمند وجود ندارد! 

دفتر نخست‌‌وزیر طالبان با صدور بیانیه ای درخواست مکرر جمهوری اسلامی ایران برای آب در شرایط خشکسالی را زیان‌آور خوانده و مطرح کرده است: «مقام‌های ایرانی ابتدا باید معلومات خود را در مورد آب هلمند/هیرمند تکمیل نمایند و بعد از آن با الفاظ مناسب خواستشان را مطرح کنند، اگر واقعیت درست مطالعه نشود و  چنین اظهاراتی مطرح گردد، می‌تواند به فضای سیاسی میان مردم و کشورهای دو ملت مسلمان آسیب بزند که به نفع هیچ طرفی نیست و نباید تکرار شود.» 

در بیانیه دفتر نخست‌وزیر طالبان از یکسو عنوان شده که سد کمال خان در استان نیمروز خالی از آب است و اگر آب سد کجکی رها شود، به ایران نمی‌رسد و از سوی دیگر تأکید شده طالبان به توافقنامه ۱۳۵۱ میان افغانستان و ایران درخصوص حقابه هیرمند متعهد است! در همین حال سازمان فضایی، با استفاده از ماهواره خیام وضعیت آب در رودخانه هیرمند را بررسی و تأیید کرده که حکومت افغانستان در برخی از نقاط با انحراف مسیر آب و ایجاد بندهای متعدد، مانع رسیدن آب به ایران شده است، بنابراین نباید به وعده‌ مقامات کشور همسایه دلخوش بود و باید برای تداوم این پایبندی به صورت جدی اقدام کرد. کما اینکه طبق معاهده ۱۳۵۱، حتی شرایط اجرای معاهده در سال‌های خشکسالی هم پیش‌بینی و قید شده که به نسبت کاهش حجم آب هیرمند، میزان آب جاری‌شده به سمت ایران هم کم می‌شود، اما این آب همواره جاری خواهد بود و هرگز به‌طور کامل قطع نخواهد شد! 

براساس اظهارات فرشید عابدی، کارشناس محیط زیست و روزنامه نگار، رودخانه هیرمند در سال‌های نرمال آبی و ترسالی پیش از بهره‌برداری بند کمال‌خان باعث روانه‌شدن بیش از سه میلیارد مترمکعب سیلاب به منطقه سیستان می‌شد، طبق معاهده هیرمند از این مقدار ۸۲۰ میلیون متر مکعب حقابه ایران محسوب و باقی سیلاب به‌عنوان حقابه محیط زیستی وارد تالاب بین‌المللی هامون می‌شد. پس از آبگیری و بهره‌برداری بند کمال‌خان، سامانه انحرافی این بند، سیلاب‌های این رودخانه را به سمت شوره‌زار «گودزره» منحرف می‌کند. این مسئله دریافت حقابه ایران را با مشکل مواجه کرده و باعث شده ذخایر آبی چاه‌نیمه‌های سیستان به حداقل برسد و متعاقب آن برخی روستاهای سیستان نیز به‌صورت سقایی آبرسانی شوند. کارشناسان می گویندانفعال ما باعث شد دولت افغانستان پای را از بدعهدی‌ها فراتر بگذارد و در فروردین ۱۴۰۰ به آب گیری سد کمال خان اقدام کند، تا همان سیلاب‌هایی که تالاب هامون را پر می‌کرد و به کشاورزی سیستان رونق می‌داد، دیگر به سمت ایران نیاید. موضوعی که در کنار خطرات زیست محیطی همچون ریزگردها، باعث بیکاری و کوچ مردم منطقه شده است. اشرف غنی، رئیس‌جمهور پیشین افغانستان، در زمان افتتاح بند کمال‌خان گفته بود که به معاهده با ایران پایبند است، اما در ازای این پایبندی، نفت ایران را طلب کرد! رژیم فعلی طالبان نیز با پیروی از سیاست دولت‌های قبل از رعایت حقابه امتناع کرده است. اگرچه این رژیم به پایبندی بر تعهدات تأکید کرده است؛ اما سد جدید «بخش‌آباد» روی رود فراه درحال احداث است که ۲۶ برابر سد کمال‌خان ظرفیت دارد و سال آینده به بهره‌برداری می‌رسد تا به‌زودی یکی دیگر از منابع تغذیه تالاب هامون ما را هم بخشکاند! این موضوع واکنش فرشید عابدی، را به دنبال داشته است. او در «پیام ما» با نگارش متنی انتقادی خطاب به کمیسار آب هیرمند نوشته است: «این کمیسار از سال ۹۶ مطلع بود که بند کمال‌خان در حال تکمیل است، برای پیشگیری از احداث بند کمال‌خان چه اقدامی انجام داده است؟ از طرفی برخی از منابع اعلام کردند که سد بخش‌آباد بر روی فراه‌رود سال آینده به بهره‌برداری می‌رسد و چند سال است که مسئله احداث این سد و تبعات محیط زیستی آن مطرح است، آیا وزارت نيرو برای پیشگیری از احداث سد بخش‌آباد برنامه‌ای دارد؟ نبود نگاه استراتژیک در وزارت نیرو صدمات زیادی به مناطق مختلف به‌ویژه منطقه سیستان وارد کرده است. اینکه کمیسار آب هیرمند و دفتر رودخانه‌های مرزی وزارت نیرو هیچ نقشه و برنامه‌ای برای پیشگیری از برنامه سدسازی افغانستان بر روی حوضه‌های آبریز ورودی به استان‌های شرقی ایران ندارند، قابل پذیرش نیست. مسئله تنش آبی در سیستان می‌تواند بر روی مباحث امنیتی منطقه جنوب‌شرق تأثیرگذار باشد. مبیّن این مسئله ورود کمیته امنیت آب کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی به موضوع حقابه ایران از رودخانه هیرمند است، اما تا کنون وزارتخانه‌های نیرو و امور خارجه در این زمینه عملکرد قابل قبولی نداشتند. افغانستان مکررامعاهده را نقض کرده، اما باید پرسید که کمیسار آب هیرمند متقابلا چه اقدامی انجام داده است؟ کمیسار آب هیرمند و وزارت نیرو متولی اصلی حقابه رودخانه هیرمند هستند، از طرفی وزارت نیرو ریاست کمیسیون رودخانه‌های فرامرزی دولت را به‌عهده دارد و مذاکرات حقابه براساس معاهده ۱۳۵۱ میان هیئت کمیساریای آب ایران و افغانستان صورت می‌گیرد، چرا وزارت نیرو پاسخگوی ناکارآمدی خود در قبال سدسازی‌های افغانستان نیست؟ مادامی که کمیسار آب هیرمند در شرایط بحران فعلی و پس از گذشت بیش از دوسال، توان دریافت حقابه قانونی ایران از هیرمند را ندارد و در قبال سدسازی‌های افغانستان چنین منفعلانه، ضعیف و ناکارآمد عمل کرده، آیا ادامه کار چنین تشکیلاتی منطقی است؟ اگر هیئت کمیساریای آب ایران از ابزارهای در اختیار برای تأمین منافع ملی در حوزه دیپلماسی آب بی‌اطلاع هستند، بهتر است که پیگیری مسئله به افراد حاذق‌تری واگذار شود.»
 

تأکید بر تشدید فشارها
پیش تر تأکید کارشناسان روابط بین‌الملل بر تشدید فشارها معطوف بود؛  اینکه «سیاست‌های جدیدی در دستور کار نهادهای مربوطه قرار گیرد تا بتوان با استفاده از اهرم‌های فشار، حکومت فعلی در افغانستان را وادار به اجرای معاهدات فی‌مابین کرد. موضوعی که ایران هرگز در آن موفق عمل نکرده، درحالی که افغانستان آب را اهرم فشاری در روابطش با ایران می‌بیند و نمی‌توان از این اقدام چالش برانگیز چشم‌پوشی کرد. 

عبدالرضا فرجی، کارشناس ژئوپلیتیک گفته است: مسئله بر نرسیدن به یک نقطه مفاهمه نیست بلکه موضوع اصلی نبود اراده از سوی طرف همسایه برای عمل به تعهدات است. ایران می‌گوید دبی‌ آب را حساب کنید، یعنی میزان آبی که در ثانیه از رودخانه می‌گذرد و به هامون می‌رسد، اما طالبان این را قبول نمی‌کند. بیشترین میزان آبی هم که به ایران می‌دهند بیشتر سیلابی است و همان آبی است که خودشان نمی‌توانند استفاده کنند. از زمانی که طالبان روی کار آمدند راه فرعی بر سد کجکی ایجاد کردند که وقتی آب سر ریز می‌شود به شوره‌زار برود که خودش به اندازه یک استان است برای اینکه به ما نرسد، این مسئله یک کار عمدی، غیرهمسایگی و غیرمنصفانه است. از سوی دیگر ما هم برای حفظ آب مشکلاتی داریم، چاه‌نیمه زدیم و حتی آب زاهدان را از این چاه‌نیمه‌ها می‌دهیم. همچنین آب لوله‌کشی زرنج را ما کشیدیم اما در این مدت طالبان به گونه‌ای عمل کردند که نه تنها آب به سمت ایران نیاید بلکه آب اهالی خودشان را هم قطع کردند. به نظرم این مسائل ضعف دیپلماسی ما است. چندین بار گفت‌وگوهایی انجام شد و هر بار ابراز امیدواری کردند که طالبان آب را تأمین می‌کند اما آنها به حرف‌هایشان عمل نکردند. البته ما هم باید درد افغان‌ها را درک کنیم اکنون از نظر اقلیمی شرایط با سال ۵۱ و انعقاد معاهده فرق می‌کند. در ۳۰ سال اخیر شاهد خشکسالی‌های زیادی بودیم. آب هندوکش و برف‌هایش کم شده و آب کمتری وارد هیرمند می‌شود. البته جدای از این مسائل به نظر می‌رسد طالبان به دنبال خواسته‌های دیگری هستند. آنها از کرزای و غنی یاد گرفتند که چه کار کنند، طالبانی که ۱۸ سال پیش روی کار آمد بهتر از قبلی‌ها به ایران آب می‌داد و ما بهترین دوره آبگیری را داشتیم. اما اکنون طالبان تجربه اشرف غنی و کرزای را به کار بردند و حتی پا را فراتر گذاشتند و آب را وارد شوره‌زار کردند.

«اقدام طالبان درباره فرستادن حقابه ایران از رود هیرمند به شوره‌زارهای افغانستان این یقین را به وجود آورد که عدم پرداخت حقابه ایران از رود هیرمند ارتباطی با نوع نگرش دولت‌های مختلف افغانستان ندارد، بلکه یک سیاست کلی است که در این کشور جا افتاده و دولت‌های مختلف افغانستان بر این تصمیم مصمم هستند.» عبارتی که دکتر مهدی اسماعیلی بیدهندی، عضو هیئت علمی دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران مطرح و تأکید کرده: عملکرد طالبان نشان داد که نه فقط کشور افغانستان بلکه دولت‌های خارجی دیگر و جریان‌های سیاسی مختلفی در این سیاست‌گذاری دخیل هستند و ممکن است آمریکا و حتی ترکیه و پاکستان نیز در پشت پرده این تصمیم باشند؛ کشورهایی که منافع آن‌ها در ضدیت با کشور ماست سعی دارند تا از این موضوع سوء‌استفاده کنند و دولت افغانستان را برای تحت فشار گذاشتن کشور ما پیشقدم کرده‌اند.

این عضو هیئت علمی دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران به کارگیری ابزار دیپلماسی و استفاده از تمامی ظرفیت های حقوقی، از جمله سازمان ملل متحد و سایر جوامع ذی‌صلاح بین‌المللی را برای گرفتن حقابه ضروری دانسته و خاطرنشان کرده: «باید یک مستندسازی علمی و جامع از تالاب هامون و حقابه آن که در این سال‌ها رها نشده و همچنین از منابع آبی که افغانستان در اختیار دارد، داشته باشیم تا با استناد به این مستندات، دلایل محکمه‌پسندی را در جوامع حقوقی ارائه کنیم.»

«به نظر می‌رسد تنها راهی که پیش پای دو کشور قرار دارد حرکت به سوی مدیریت هوشمندانه منابع آب و استفاده از کمک‌های بین‌المللی برای حل و فصل اختلافات است. در غیر این‌صورت به نظر می‌رسد، تنش در روابط دو کشور بر سر منابع آبی افزایش می‌یابد.» این دیدگاه آرمین منتظری، کارشناس و صاحب نظری است که در نخستین گام، شفاف‌سازی و تثبیت توافقی که طرفین میان خود امضا کرده‌اند را ضروری خوانده و توضیح می دهد: «این گامی حیاتی برای آغاز روند حل اختلافات است. در ادامه طرفین باید در مدیریت منابع آبی خود نظام‌مند عمل کنند. عدم مدیریت در منابع آبی در داخل است که موجب می‌شود یکی از طرفین از دادن حقابه به طرف مقابل امتناع کند چرا که تمایل دارد هدر رفت منابع آبی خود به دلیل عدم مدیریت صحیح را از حقابه دیگری جبران کند. طرفین باید به این نتیجه برسند که راه‌حل پایدار برای این اختلاف، آن راه‌حلی است که منافع هر دو طرف را به میزانی متعارف و منصفانه تأمین کند. بدون در نظر داشتن چنین رویکردی، دستیابی به توافق بعید به نظر می‌رسد.»

* رسالت

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۲
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها